ای غبارت توتیای چشم ما ای کربلا
در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر
است |
جاری از چل چشمه دلها
زلالی دیگر است |
|
با حلولش برنخیزد جز
فغان از عاشقان |
طاق ابروی محرم را هلالی دیگر
است |
|
بس که لحظه لحظه هایش
سرخ و عاشورایی است |
سیر شیون کردنش امر
محالی دیگر است |
|
لحظه ای با لحظه هایش
اشک حرمان ریختن |
نیست ناممکن ولی محتاج
حالی دیگر است |
|
ماتمش اطفال را سازد چو
زالان سوگوار |
در غمش هر
شیرخواری شیر زالی دیگر است |
|
چند روزی با علم نی
اسبها را هی کنند |
کودکان را در
محرم قیل و قالی دیگر
است |
|
هیچ کس چون ما نگیرد
ماتم این ماه را |
با محرم شیعیان را اتصالی دیگر
است |
|
تشنه یک سینه ی سیرم،
مرا بسمل کنید |
بال بال مرغ بسمل، بال
بالی دیگر است |
|
عزتی گرهست جز" هیهات
منَ الذِله" نیست |
درس عشق آموختن کسب
کمالی دیگر است |
|
هرچه داریم از حسین(ع) و
عشق او داریم ما |
کربلا ای کربلا ای کربلا
ای کربلا |
|
کیومرث عباسی
قصری |
|